رمان فارسی در اثر بازشدن درهای جامعۀ ایرانی به جهان توسعهیافته و صنعتی و آشنایی با جهانبینی غربی و الگوبرداری از آن پدیدار شد. در نتیجۀ روندی که از دورۀ قاجار آغاز شدهبود، جامعۀ ایرانی با جهانبینی و بینشی بهکلی متفاوت با گذشته و اکنونِ خود یعنی با مدرنیته آشنا شد. از آن زمان تا کنون ایرانیان در مقاطع تاریخی گوناگون به اَنحای گوناگون در معرض پیامدهای چنین وضعیتی بودهاند. رمان یکی از انواع ادبی- شاید مهمترین- است که بازتابندۀ وضعیت مدرن بهشمار میآید. هم جهانبینی مدرن و هم رمان هر دو وارداتی بودهاند و در نتیجه میتوان ادعا کرد شرایط و ویژگیهای پذیرش، رواج و گسترش این دو -مدرنیته و رمان- در ایران با موطن اصلیشان تفاوتهایی داشتهاست. ارتباط رمان و مدرنیته انکارناپذیر است و شگفت اینکه رابطۀ رمان و مدرنیته در ایران را از منظر دیگری نیز میتوان دید؛ اگر رمان در غرب بازنمود وضعیت موجود بوده، در ایران غالباً تبلیغ برای ایجاد وضعیتی مدرن و رواج فرهنگِ سرزمینهای مرجع آن نیز بودهاست. بههمین خاطر است که پیدایش رمان در ایران را باید مرهون کوششهای نخبگان سیاسی و روشنفکران در جهت آشناکردن انسان ایرانی با جهانبینی مدرن دانست. در نتیجه، پس از رواج نسبی رمانهای فرنگی و آشنایی تدریجی ایرانیان با این نوع ادبی نوظهور، نخستین رمانوارههای فارسی در همین دوران نوشته و منتشر میشود.