دوره 2، شماره 8 - ( 5-1395 )                   جلد 2 شماره 8 صفحات 4-3 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (2655 مشاهده)
انتخاب کتاب‌های برتر و دادن جایزه به آن‌ها، طی مراسمی ویژه و در دوره‌های معمولاً یک‌ساله، سنت پسندیده‌ای است که در بسیاری کشورها رایج است. در ایران نیز این‌گونه جوایز هم از سوی نهادهای دولتی و هم از سوی برخی انجمن‌ها و نهادهای غیردولتی به صاحبان آثار برگزیده اعطا می‌شود. پرهزینه‌ترین و مشهورترین آن‌ها «کتاب سال جمهوری اسلامی» است که هر سال مراسم آن هم‌زمان با برگزاری جشن‌های دهه فجر برگزار می‌شود و طی آن در حوزه‌های مختلف، از علوم دقیقه گرفته تا هنر و ادبیات، در دو سطح متفاوت به کتاب‌های برتر جایزه تعلق می‌گیرد: یکی کتاب‌های برگزیده و دیگری کتاب‌های شایسته تقدیر. متأسفانه پس از 34 دوره هنوز بازبینی دقیقی از اهداف و معیارهای گزینش برترین‌ها و نیز کیفیت و روند برگزاری جشنواره صورت نگرفته‌است.
یکی از موارد قابل نقد این جایزه، انتخاب کتاب‌های ترجمه در حوزه‌های مختلف به‌ویژه حوزه هنر، ادبیات و علوم انسانی است. پرسش اساسی این‌است که چرا باید به کتاب‌های ترجمه‌شده، در کنار کتاب‌های تألیفی، جایزه تعلق بگیرد؟ آیا جایزه به‌سبب محتوای کتاب و طرح اندیشه‌های تازه در آن بوده‌است یا این‌که ترجمه دقیق و شیوای اثر، آن را مستحق جایزه کرده‌است؟ برخی از کتاب‌های ترجمه‌شده طی چند دوره اخیر که در مراسم کتاب سال در ردیف کتاب‌های برگزیده یا شایسته تقدیر بوده‌اند عبارتند از: نامه‌های پر تب و تاب از بورخس؛ حیات ذهن از هانا آرنت؛ فلسفه و روان‌شناسی از شوپنهاور؛ بعد از نقد نو از لنتریچیا؛ اسب جنگی (داستان) از مایکل موریرگو؛ جامعه‌شناسی تئاتر از ژان دو وینیو؛ مسائل اساسی پدیدارشناسی از هایدگر؛ جنبش پدیدارشناسی از هربرت اسپیگلبرگ؛ فرد و کیهان در فلسفه رنسانس از ارنست کاسیرر؛ روایت‌ها و راوی‌ها از گرگوری کری؛ جایی که کوسه بوسه می‌زند بر ماه (داستان) از کریس لین؛ درآمدی بر زیبایی‌شناسی اسلامی از اولیور لیمن؛ شگفتی (داستان) از آر. جی. پالاسیو.
بسیاری از این کتاب‌ها، سال‌ها پس از تألیف و تدوین، ترجمه شده‌اند و در زمان کسب جایزه در ایران -دست‌کم در زبان اصلی- حاوی نکاتی تازه و بدیع نبوده‌اند. برگزیدن این کتابها بهعنوان پدیده سال، قدری سؤالبرانگیز خواهدبود و نشاندهنده اینکه جامعه علمی و فرهنگی ما از اتفاقات علمی و فرهنگی جهان بیخبر یا عقبتر است و این عقببودن دیگر هیاهو و جنجال جشن و جایزه و در بوق و کرنا کردن نیاز ندارد. البته این نکته به‌هیچ‌وجه نافی ارزش‌مندی کتاب‌های مذکور نیست. طرح این نکته فقط متوجه معیارهای انتخاب برای جایزه کتاب سال است. اگر معیار انتخاب آن‌ها دقت در ترجمه و شیوایی و درست‌بودن زبان ترجمه باشد باید برای انتخاب ترجمه برتر، تعدادی از حوزه‌ها را با هم بررسی کرد. برای نمونه نمی‌توان هم در مبحث هنر ترجمه جامعه‌شناسی تئاتر را برگزید و همزمان در مبحث نقد ادبی کتاب روایت‌ها و راوی‌ها را. این دو کتاب اگرچه ظاهراً مربوط به دو حوزه متفاوت هستند درواقع چنین نیست. هردو با اندکی تسامح در حوزه نقد ادبی قرار می‌گیرند. این امر را می‌توان به کتاب‌های فلسفه و تاریخ و سایر شعب علوم انسانی تعمیم داد.
اگر قرار باشد کتاب‌های ترجمه‌شده همچنان در جشنواره کتاب سال جایگاهی داشته‌باشند معیارهای گذشته نیاز به بررسی و بازبینی دقیق دارند. معیار اصلی باید فن ترجمه باشد یعنی باید بررسی شود که در کدام کتاب ظرایف و دقایق فن ترجمه به درست‌ترین شکلی رعایت شده‌است. برای این منظور نیازی نیست که در تمام حوزهها کتاب برگزیده داشتهباشیم. میتوان نهایتاً چهار یا پنج حوزه متفاوت تعیین کرد که واقعاً ترجمه در هرکدام از آنها بهلحاظ فن ترجمه با حوزههای دیگر تفاوت اساسی دارد. در ضمن باید ترجمه ادبیات خلاق در حوزه شعر را از این رقابت‌ها خارج کرد زیرا ترجمه شعر مستلزم نوعی خلاقیت است که آن‌ را از ترجمه صرف دور می‌سازد.                                                       
 
متن کامل [PDF 88 kb]   (1 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1396/6/1 | پذیرش: 1396/6/1 | انتشار: 1396/6/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.