TY - JOUR JF - litbr JO - VL - 3 IS - 12 PY - 2017 Y1 - 2017/10/01 TI - TT - سرسخن N2 - به پایان رسیدیم اما... در شماره بهار و تابستان نوشتم که نخستین تبعات سیاست‌های اقتصادی انقباضی شامل حال فرهنگ و دانش می‌شود و یادآور شدم که علاوه بر تصمیم نادرست مدیرانی که با حوزه فرهنگ و دانش بیگانه‌ یا دست‌کم به آن بی‌توجه‌اند، عملکرد ضعیف اصحاب فرهنگ و دانش نیز در این امر بسیار مؤثر است. بر این نقیصه باید نبود سیاست فرهنگی پایدار -در سطوح مختلف- در کشور را افزود که عامل مؤثر دیگری در ایجاد اختلال در برنامه‌های فرهنگی و علمی کشور است. غالباً به‌دنبال تغییر دولت، وزیر، مدیرکل و... شاهد تغییرات جدی و اساسی سیاست‌های اجرایی در حوزه فرهنگ و دانش هستیم. این روال باعث شده‌است که درحاشیه‌بودن فرهنگ و دانش در جامعه ما نهادینه شود. درنتیجه، تعطیلی مراکز فرهنگی و علمی در مقایسه با مثلاً تعطیلی مراکز تفریحی و مشابه آن چندان بازتابی در جامعه ندارد و اعتراضی برنمی‌انگیزد. تعطیلی مطبوعات نیز وضع مشابهی دارد. علاوه بر این‌ها، در ایران در عالم مطبوعات، خصوصاً در مورد نشریات ادواری اعم از دولتی و غیردولتی، دانشگاهی و غیردانشگاهی، یک ویژگی خاص و شاید منحصر به چشم می‌خورد و آن عدم پیوستگی انتشار یک نشریه است. چند نشریه از آغاز انتشار مجلات در ایران سراغ داریم که هنوز منتشر شوند؟ روزنامه‌های کیهان و اطلاعات واقعاً استثنا هستند. مجلات دانشگاهی هم که به‌علت ساختار سازمانی تعریف‌شده‌شان، مجال کمتری برای تعطیلی و توقف نشر دارند به‌علت گسترش علوم و پیداشدن زیرشاخه‌های علوم و فنون و تخصصی‌شدن، جای خود را به مجلات جدید می‌دهند. تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی از قبیل انقلاب و جنگ و رویکردهای ناشی از آن در سطح جامعه و بین‌الملل، باعث پدیدآمدن مجلات کثیری می‌شود و از سوی دیگر مجلات بسیاری را به تعطیلی می‌کشاند. این تغییر و تحولات و نتایج آن در این حوزه ممکن است عادی تلقی شود اما در کشورهایی که فرهنگ و دانش در آن‌ها ارزش و اهمیت بیشتری دارد چنین وضعی به چشم نمی‌خورد. شاید بتوان گفت کشوری نیست که در سده گذشته درگیر تحولات نامطلوب اعم از جنگ‌، انقلاب‌های سیاسی و اجتماعی و بحران‌های اقتصادی شدید نشده‌باشند. البته یک بررسی دقیق و همه‌جانبه نشان خواهدداد که این تحولات در کشورهای مختلف در حوزه فرهنگ و دانش چه تأثیرات نامطلوبی در پی داشته‌است اما بدون آن هم صرفاً با نگاهی اجمالی به وضع مطبوعات در جهان می‌توان دریافت که در مقام مقایسه با کشورهای دیگر وضعیت مطلوبی نداریم. برای نمونه می‌توان مجله المشرق را مثال زد که از سال 1898 تا امروز در لبنان منتشر می‌شود. کشور کوچک و حادثه‌خیزی که در سال 1943 مستقل شده و پیش از آن مستعمره فرانسه بود و جنگ‌های داخلی متعددی را هم پشت سر گذاشته و از زمان سقوط دولت عثمانی از مراکز التهاب در خاورمیانه بوده‌است و ناگفته پیداست که کشور ثروتمندی هم نیست. این که در چنین کشوری با مشکلات و موانعی به‌مراتب بیش از کشور ما، یک مجله می‌تواند 120 سال پیوسته منتشر شود قابل تأمل است. از مقایسه با کشورهای ثروتمند و با ثبات سیاسی و اقتصادی دیگر صرف‌نظر می‌کنیم. این مقدمه کوتاه را برای این آوردم که به منتقدان و خوانندگان عزیز مجله نقد کتاب ادبیات اطلاع بدهم که از این پس این مجله لااقل به شکل و شمایل و رویکرد سه سال گذشته منتشر نخواهدشد. در این مدت از شما بسیار آموختم و تجربه‌های ارزش‌مندی کسب کردم و امیدوارم که تقصیر و قصور مرا ببخشایید و اگر مجله جایگزینی از سوی خانه کتاب منتشر شد امیدوارم که به‌مراتب کم‌نقص‌تر و بهتر باشد و موجبات رضایت خاطر شما عزیزان را فراهم کند. سردبیر SP - 3 EP - 4 AD - UR - http://litbr.faslnameh.org/article-1-519-fa.html ER -