دوره 2، شماره 8 - ( 5-1395 )                   جلد 2 شماره 8 صفحات 210-195 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (5660 مشاهده)

یکی از شاخه­های نقد ادبی، نقد روان‌شناختی و مهم­ترین زیرمجموعۀ نقد روان‌شناختی، نقد روان‌کاوانه است. در روان‌شناسی و روان‌کاوی، برخلاف علم بلاغت، وجه زیبایی­شناختی ادبیات چندان اهمیتی ندارد. آن‌چه مهم است معنای نهفته در متن است که از ناخودآگاه یا ضمیر ناهشیار شاعر یا نویسنده سرچشمه می­گیرد و روان‌کاو می­کوشد آن را با استفاده از ابزارها و مفاهیم نظری روان‌شناسی کشف کند. بنابراین، نقد روان‌کاوانه ابزاری برای تفسیر متن است و تفسیر خود یکی از بخش­های مهم نقد ادبی محسوب می­شود. در سال­های اخیر رساله­ها و مقاله­های فراوانی با دعوی نقد روان‌کاوانه نوشته شده‌است که اغلب آن‌ها متأسفانه نه چارچوب نظری درستی دارند و نه تفسیرهای آن‌ها از متون ادبی، معقول و متناسب با نظریه­های روان‌کاوی است. در این مقاله، نویسنده کوشیده‌است ضمن تحلیل داستان پادشاه و کنیزک مثنوی بر اساس نظریۀ روان‌کاوی فروید، نمونه­ای معتدل از نقد روان‌شناختی به‌دست دهد.

متن کامل [PDF 343 kb]   (2 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1396/6/4 | پذیرش: 1396/6/4 | انتشار: 1396/6/4

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.