دوره 2، شماره 9 و 10 - ( 4-1396 )                   جلد 2 شماره 9 و 10 صفحات 172-163 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (1887 مشاهده)
بینامتنیت: از ساختارگرایی تا پست­مدرنیسم پیش از هرچیز یک پرسش را ایجاد می­کند و متعاقب آن، مجموعه­ای از پرسش­ها و مفاهیم در ذهن مخاطب شکل می­گیرد. پرسش نخست این‌است؛ این کتاب برای کدام دسته از مخاطبان نوشته شده؟ آیا هدف صرفاً گزارشی از برخی مفاهیم در فلسفه و ادبیات و به‌کار بردن اصطلاحات است؟ آیا برای مخاطب آشنا به مفاهیم هرمنوتیک، فلسفه، ادبیات یا علوم انسانی نوشته شده؟ آیا هدف آشناسازی مخاطب با واژه­هایی نظیر بینامتنیت، ترامتن، فرامتن، پست­مدرنیسم، ساختارگرایی و... بوده‌است؟ آیا متن صرفاً بر مبنای منطق گفتار تنظیم شده یا نوشتاری است که نسبت خود با نوشتار را از دست داده‌است؟
نقد حاضر تحت عنوان پنج بخش تنظیم شده که به بررسی بخشی از رویکرد متن نسبت به مخاطب می­پردازد. 1. درهم آمیختگی مفاهیم و عدم تمرکز متن نسبت به طرح موارد پیش روی نویسنده 2. عدم استفاده دقیق نویسنده از ارجاع و مطرح کردن نظرات و نقل­قول­هایی که بدون ارجاع مشخص در متن رها شده­اند 3. دیدگاه توطئه­انگاری که نویسنده در بخش­هایی از کتاب نسبت به برخی مفاهیم داشته‌است 4. رسیدن متن به نوعی از الوهیت که خود را فارغ از هرگونه ارجاعی به عنوان فصل­الخطاب به مخاطب تحمیل می­کند 5) بررسی نظریه­ای که نویسنده به‌عنوان بینامتنیت و نظریه بیناتمدنی ارائه کرده‌است.  
 
متن کامل [PDF 420 kb]   (1 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1397/4/12 | پذیرش: 1397/4/12 | انتشار: 1397/4/12

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.